نوه خان

بالاخره پس از کلی انتظار جنسیت نوه محترم مشخص شد . با تمام هیجانی که هر دو خانواده برای دیدن بچه نسل سوم داشتن ، خیلی مشتاق بودن که بدونن دختره یا پسر؟!!!! 

شاید برعکس خیلی ها همه به اتفاق دوست داشتن نوه اولشون دختر باشه اینم به خاطر فقدان بیش از حد دختره ، علی الخصوص تو خانواده  ما . فکر کنم جزء معدود دفعاتی بود که بابا سر این موضوع به حرف اومد ، گفت :"اگه شانس منه اینم پسر میشه ."  

دیشب بابا رو که دیدم گفت : "مامان امروز بهت زنگ نزد ؟." با یه حالتی این حرف و زد که       ناخودآگاه نگران شدم ،گفتم نکنه اتفاقی برا ی مامان افتاده باشه مثلا یادم اومد که قرار بوده MRI کنه ... 

با دلهره گفتم نه چطور مگه ؟   

به حالت غصه دار گفت : "ظاهرا بچه ی ا... پسره . به مامان گفتم اگه منم، نونم از گلوی دوماد پایین نمیره ." 

 سعی کردم بخندم بعد گفتم خب الحمدالله از خطر انقراض نجات پیدا کردیم . 

بابا فورا گفت : پس شما گو... 

گفتم: ای بابا ما که دیگه بخاری برامون نمونده ... 

سعی کردم یه ذره مزه بریزم تا فضا عوض بشه ولی خب منم مثل بقیه دلم می خواست عموی یه دختر کوچولو بشم . نمیدونم چرا ،گرچه می دونم چون تو خونه ما دختر نبوده همیشه کمبودش حس می شده شاید به این دلیل باشه ولی واقعا فرقی نمی کنه بیشتر حس تنوع طلبی میتونه باشه  ممکنه اگه دختر زیاد بود همه دلشون پسر می خواست ... شاید. ولی کلا با دیده احترام به دختر نگاه می کنن این رو میشه تو رفتار بابام دید . دیگه اینکه باید منتظر نوه خان باشیم تا ببینیم  روزگار چی پیش میاره شاید یه روز هم دیگ بخار من بجوش اومد  ترکیب من و تو و نی نی ازش اومد بیرون... و من شدم بابای یه دختر کوچولو ،بلکه این جماعت هم به آرزوشون رسیدن .

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد